- دژ آلود
- خشمگین، عصبانی، خشمناک، برآشفته، غضبناک، غضب، غضب آلود، ارغند، ارغنده، شرزه، ژیان، خشمن، خشمگن، آرغده، آلغده، غرمنده، ساخط، غراشیده، غضبان، غضوب،
برای مثال یکی ببر دژآلود است در جنگ / که دارد از مصاف شیر نر ننگ (خسروانی - شاعران بی دیوان - ۱۱۷)
بدخو، تندخو
معنی دژ آلود - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
خشمگین غضبناک، بد خو تند خلق
خشمگین، بدخلق، تندخو
خشمگین غضبان
غمناک، دردمند، دلگیر
آهار آلوده آهارزده
باد کرده آماس کرده ورم کرده، آماسیده روی
هر مایعی که آلوده به دردی باشد، آلوده به درد، شرابی که مخلوط با درد باشد
دودآلوده، آلوده به دود، آمیخته به دود، تیره رنگ از دود
غم آلوده آهنگ غم آلودی دارد
کف آلوده: امواج کف آلود دریا
یا خم گل آلود. کره زمین: هر شام کزین خم گل آلود بر خنبره فلک شود دود... (نظامی)
آغشته به مدفوع آلوده به گه
هوایی آلوده به مه
بادکرده، ورم کرده، آماسیده روی
آهارخورده
غمناک، اندوهگین، برای مثال فسرده دلان را در آرد به کار / غم آلودگان را شود غم گسار (نظامی۵ - ۷۶۶)
دردناک، دردمند
Smoggy
Muddy, Slushy
Frothily
Foggy, Misty, Hazy
espumosamente
lamacento
nebuloso, nublado
смоговый
neblig
schlammig
schäumend
pienisto
błotnisty
mglisty
туманний
пенисто